loading...
رازاوه
MR-ARMAN بازدید : 155 شنبه 06 تیر 1394 نظرات (0)

دیدن عکست تمام سهم من است
از “تو ”
آن را هم جیره بندی کرده ام
تا مبادا
توقعش زیاد شود!
دل است دیگر . . .
ممکن است فردا خودت را از من بخواهد!

 

.
.
.
این رابطه به تعادل نخواهد رسید
چون
تو را
کم دارد
من را
زیاد
.
.
.
حالا که فرقی نمی کند کنارت ایستاده باشم یا نه ،
بگذار همه چیز را از وسط قیچی کنم!
تا تو در نیمی باشی و من در نیمی دیگر …
راستی !
با دستی که روی شانه ات جا گذاشته ام چه می کنی؟!
.
.
.
مادرم میگوید: “دلتنگ نباش پیدایش می شود حتما”
اما دریغ که نمی داند
گم شده ی این قصه،من اَم!
“رضا کاظمی”
.
.
.
هزار کاکُلی شاد
در چشمان توست،
هزار قناری خاموش
در گلوی من…
“ا.بامداد”
.
.
.
وقتی می‌آمدی دلم می‌خواست
بهار شده باشد
یا پاییز یا زمستان یا . . .
هرچی!
وقتی می‌آمدی
دلم می‌خواست
بیایی !
” افشین صالحی ”
.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 185
  • کل نظرات : 10
  • افراد آنلاین : 60
  • تعداد اعضا : 7
  • آی پی امروز : 268
  • آی پی دیروز : 46
  • بازدید امروز : 475
  • باردید دیروز : 58
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 8
  • بازدید هفته : 768
  • بازدید ماه : 768
  • بازدید سال : 9,991
  • بازدید کلی : 175,856